نیکو و نیکاننیکو و نیکاننیکو و نیکاننیکو و نیکان
  • دیدنی
  • خواندنی
  • انجام‌دادنی
  • یادگرفتنی
  • شعر و قصه
  • تماس باما
✕
            Not found text See all results

            یک نی نی که حرف زد

            • صفحه نخست
            • دیدنی
            • یک نی نی که حرف زد
            دایی مهندس من
            19 دی 1401
            کباب تابه ای
            27 دی 1401

            یک نی نی که حرف زد

            نی نی تو بغل مامان گریه می کرد. وقتی مامان باهاش حرف می زد ساکت می شد. گفتم: «مامان کاش نی نی ها هم می تونستن حرف بزنن.»
            مامان گفت: «دخترم ما توی دنیا یه نی نی داشتیم که تونست حرف بزنه. این نی نی یه مامان مهربون داشت که آدمای حسود و بد خیلی اذیتش می کردن، یه روز نی نی کوچولو به خواست خدا حرف زد و جلوی آدم بدها از مامانش دفاع کرد. آدم بدها که باورشون نمی شد نی نی بتونه از مامانش دفاع کنه ترسیدن و فهمیدن این نی نی و مامانش با بقیه آدما فرق دارن برای همین هم دیگه اونا رو اذیت نکردن. اون نی نی کوچولو اسمش عیسی بود وقتی هم بزرگ شد یکی از پیامبران بزرگ خدا شد.»
            از حرف های مامان دلم یک عالمه ذوقی شد. با خودم گفتم: «کاش اون روزا منم بودم و می تونستم این نی نی کوچولو رو ببینم و ببوسم.»
            دانلود
            دانلود ویدئو
            دانلود پوستر
            دانلود صوت
            گوش دادن به نسخه صوتی
            http://nikoonikan.com/wp-content/uploads/2023/01/صوت-عیسی.mp3

            نویسنده : نعیمه جلالی نژاد

            Share

            مطالب مرتبط

            18 اسفند 1401

            گُل نرگس


            اطلاعات بیشتر
            18 اسفند 1401

            نهال کوچک


            اطلاعات بیشتر
            18 اسفند 1401

            کیک


            اطلاعات بیشتر
            18 اسفند 1401

            نیکانِ قصه گو


            اطلاعات بیشتر

            دیدگاه ها بسته شده است

            استفاده از محتوای سایت برای عموم آزاد است.