کلهی صبح بیدارباش
15 دی 1401بخشندگی
15 دی 1401
نسخهی مامانبزرگ
مامانبزرگ مریض بود. قرار شد تا وقتی حالش بهتر شود در اتاق من استراحت کند. من هم حواسم را جمع کردم که داروهای مامانبزرگ را سر موقع برایش بیاورم.
ساعت دوازده بود که رفتم سراغ داروها، همان موقع نگاهم افتاد به نسخهی روی میز. اقای دکتر طوری اسم داروها را نوشته بود که نمیتوانستم بخوانم؛ اما بالای نسخه با خط قشنگی نوشته شده بود هوالشافی.
وقتی از مامانبزرگ سوال کردم هوالشافی یعنی چی؟ گفت: «یعنی شِفا دهنده خداست. دخترم، دکترها فقط معاینه میکنن و داروهایی که به نظرشون خوب میآد رو مینویسن؛ اما اون کسی که ما رو خوب میکنه و مریضیها رو ازمون دور میکنه خداست. خدایا همه مریضها رو شِفا بده.»
نویسنده : نعیمه جلالی نژاد